یاسمین زهرایاسمین زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

❀ ‿ ❀یاسمین زهرا کهوند❀ ‿ ❀

شب یلدا و یک اتفاق بد...

1392/10/1 21:02
نویسنده : مامان خوشبخت
604 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب که شب یلدا بود رفتیم خونه ی اقا جون و مادر جون عمه رویا و عمو امید هم اومده بودند و زحمت کشیدن به مناسبت دومین یلدات برات کیک خوشگلی آورده بودن دستشون درد نکنه خیلی خوب بود تو هم با شیرین کاریهات حسابی سرگرممون کرده بودی به عمه رویا ومادر جون میگفتی مامان اونا هم کلی برات ذوق میکردن.

راستی بهت میگیم بع بعی میگه: تو هم میگی بع بع یا بعضی وقتا میگی مه مه، بعدش میگیم دنبه داره: تو هم میگی نههههههههههه نهههههههههه، اینقدر قشنگ میگی و صداتو نازک میکنی که دل همه رو میبریبغل.

بابایی دراز کشیده بود تو هم هی میرفتی رو کمرش مینشستی و هی تکون میخوردی (بازی همیشگیت با بابایی اما من همیشه مواظبت بودم که نیفتی) که یه دفعه نمیدونم چی شد که خیلی خیلی محکم با پشت سر افتادی همه خیلی ترسیده بودن منو بابا هم که نگو وقتی بغلت کردیم اصلا حالت خوب نبود و رنگت خیلی پریده بود چشماتم حالت نیمه باز بود چند ثانیه همینجوری بودی و بعد گریه کردی ،نمیدونی اون لحظه چه حال شدم کلی خودمو سرزنش کردم که چرا ازت غافل شدم اما هر چی بود به خیر گذشت. خدارو شکر که بلایی به سرت نیومد.

این همون عروسکی هست که عمه فاطی برات خریده بود ، منو بابا میخوایم واسه عروسکت اسم انتخاب کنیمزباننیشخند

 

کیکی که عمه جون و عمو امید زحمت کشیدن برات آوردن، اینقدر دوست داشتی ازش بخوری که هزار بار دست و پات رفت تو کیک بابایی به روز بغلت کرد تا من عکس بگیرم اما متاسفانه خوب نتونستم از کیک عکس بگیرم.دست عمه جون و عمو امید درد نکنه.لبخند

 

امروز داشتم اجاق گاز رو پاک میکردم وسایلش رو شستم گذاشته بودم خشک بشن که دیدم تو همه رو ریختی تو کتریخنده

 

میخواستم ازت عکس بگیرم که افتخار ندادید
 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

فرناز خاله آرسن جون
3 دی 92 1:09
سلام ممنون که به وبلاگمون سر زدین گلم رمز رو میدم تو خصوصی بری میبینی اونجا میذارم فقط بی زحمت اماتداری کن چون رمز رو فقط به دوستای وبلاگی میدم دختر گلت رو هم ببوس خیلی ماهه ماشااله
مامان خوشبخت
پاسخ
مرسی
mamane mahya
3 دی 92 6:37
سلام خاله بیشتر مواظب گل دخترمون باش ما مامانا بعضی وقتا بیخیالشون میشیم خودم بدتر از همم
مامان خوشبخت
پاسخ
چشم،ممنونم
شکوفه
4 دی 92 12:13
سلام مريم جون ماشاالله چه دختر شيرين و دوست داشتني داري خدا حفظش کنه چه دخمل کدبانويي هم هست تو کار خوونم کمکت مي کنه به فکر مامانشه
مامان آیسو وآیسا
4 دی 92 16:18
وای عزیز دلم خدا رو شکر به خیر گذشته صدقه بزار کنار برا یاسمین جوووونم خشگل خانوم بس که شیرین زبونی کردی چش خوردی ناززززززززم
مامان خوشبخت
پاسخ
مرسی عزیزم صدقه که کار هر روزمونه
مامان هيراد
4 دی 92 17:36
هيچ باراني ردپاي خوبان را از كوچه خاطراتمان نخواهد شست
سعیده مامان آنیسا
6 دی 92 19:34
عزیزم دخترنازی داری دوست عزیز من قبلا لینکتون کرده بودم ولی دیدم سر نمیزنین پاک کردم ولی دوباره با فتخار لینک شدین
مامان خوشبخت
پاسخ
مرسی که بهمون سر زدید
مرجان مامان آران و باران
9 دی 92 12:59
یلداتون با تاخیر مبارک مرسی که به ما سر میزنی عزیزمم ببخشید دیر اومدم دوست خوبممممممممم خدارو شکر به خیر گذشتو اتفاقی نیوفتادد ببوس گل دخترووووو
مامان خوشبخت
پاسخ
ممنون از حضور گرمتون
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
15 دی 92 17:12
سلام عزیزم خوبی یلداتون مبارک البته با تاخیر ببخشید یه مدتی نبودم الهی فدات بشم من خدارحم کرده