یاسمین کنجکاو میشود...
الهی من دورت بگردم مامانی، این روز ها همش فکر اینی که چیز های جدید کشف کنی ومن باید همیشه از تو سوراخ سنبه ها بکشمت بیرون . عاشق اینی که در کابینت ها رو باز کنی و ببینی تو شون چی داره ، همین امروز در کابینت رو باز کردی بودی و من هم طبق معمول داشتم آشبزی میکردم که یهو دیدم همه ی ادویه ها رو ریختی بیرون و داری ازشون میخوری ، منم بلافاصله گرفتم درشون رو چسب زدم تا دیگه بازشون نکنی، آخه فرشته ی نازنینم اگه از اون فلفل ها میخوردی چی؟؟؟ اون وقت هم دهن تو می سوخت هم قلب من ، اما دیگه نمیتونی بازشون کنی میری میشینی پیش کابینت ها و با مظلومیت نگاه میکنی .من فدای این همه شیرین کاری هات بشم .  ...
نویسنده :
مامان خوشبخت
13:11